بنگاه باقالي يابي ماركوپلو و شركا
اينكه من بخام توصيه كنم چجوري باقالي خوبي گير بياريم لازمش اينه كه اول بررسي كنيم يه باقالي مشتي و كار دُرُس! بايد چه ويژگيهايي داشته باشه. من از قديم شنيدم باقالي كاشان بهتر از ساير باقالي هاست. ميگن سبزتره!! ترد تره و خوش طعم تر. هر چند كه با توجه به انتظاري كه دوستان عزيز از يه باقالي دارن فكر نمي كنم كه سبز بودن يا نبودن يه باقالي چندان مهم باشه. شايد بگين خب اگه اين مهم نيست طعمش كه مهمه؟ ميخام بگم حتي اينكه باقالي مورد نظر زير دندون آدم چه حسي رو به آدم منتقل مي كنه هم، چندان مهم نيست. ترد بودن هم كه ديگه معني خودش رو واسه منظور ما از دست ميده. باقالي باشه جهنم و ضرر. اصلن زمخت باشه. مهم اينه كه بتونه نقش يه باقالي اصيل رو ايفا كنه.
مطمئنم الان دارين ميگين كه پس با اين حساب آدم ميتونه بره باقاليٍ شور آبادٍ ورامين رو بخره. چه فرقي مي كنه؟ فراموش نكنيد كه قراره اين باقالي كلي از مشكلات شما رو حل كنه (حساب بانكي واسه ويزا رو كه فراموش نكردين؟) به همين دليل آدم نبايد هر باقالي كه به چشمش رسيد رو بخره. بالاخره بايد اين باقالي يه سري ويژگي هام داشته باشه. مثلاً:
۱- به اندازه لازم گنده باشه (ميخايم باقالي بخريم نرفتيم نخود بخريم كه!)
۲- بوي باقالي پخته نده (بهرحال قراره اين باقالي مدتي تو دست و بالتون باشه)
۳-باقالي مد نظر بايد با ديدين برخورد شما فك كنه كه باقالي كاشانه و قراره باش باقالا پلو با ماهيچه درست بشه. (دليل نداره بدونه كه شما خريدين كه باش مثلا كوكو باقالا درست كنين)
اگه يه باقالي شروط بالا رو داشت دست دست نكنين و كارو تموم كنين. بقيه چيزا حلله. رنگش سبز نبودم نبود. اين همه اسپري تو بازاره اين روزا. دستس مي كشيم سر و روش. طعمشم ميشه اون قدر آويشن و اين جور چيزا ريخت روش كه معلوم نشه باقالي كاشانه يا زعفرانيه!
پ.ن: از اونجايي كه آقايون هم بدشون نمياد كه يه دوست دخترٍ باقالي با شرايط موصوف داشته باشن. آزاد هستن كه از نظرات كارشناسي ذكر شده استفاده كرده و حالش را ببرند!
دوستان گوگل ريدري يا ساير فيد خوانها لطفا از اون Subscribe in a reader استفاده كنن. اونايي كه مي خوان مطلباي جديد براشون فرستاده بشه ميل خودشونو واسه من به آدرس a.9173@yahoo.com بفرستن يا ميل رو تو نظرات بذارن.
دوست داشتم اسم اينجا هم جالب باشه، هم تو ذهن بمونه و هم بي معني نباشه. يادم نيست چه جوري رسيدم به كلمه ماركوپلو ولي چيزي كه باعث شد ازش خوشم بياد اين بود كه همه ماركوپلو رو ميشناختن و اسمش مترادفه با سفر و تجربه هاي زياد. از اونجايي كه اكثريت وبلاگ نويسا كم سن تر از منن تا اينجاي قضيه حل بود. بحثي درش نيست كه من با تجربه تر از اون اكثريتم و ميتونم ماركوپلو شون باشم.